X
تاریخ انتشار: چهارشنبه 03 خرداد 1396
جوانان و امید به آینده ایران

  جوانان و امید به آینده ایران

عباس آخوندی: امروز با تعدادی از جوانان ستادهای انتخاباتی از استان‌های مختلف گفتگو داشتم و حدود دو ساعت به صحبت‌های آنان گوش فرا دادم. آگاهی قابل‌قبول آنان از وضعیت، درک درست‌شان از شرایط کشور و پیشنهادهایی که برای آینده داشتند، برای من بسیار امیدوار کننده بود.
امتیاز: Article Rating

هسته‌های شکل‌گرفته در جریان دو انتخابات گذشته، که از مجرای فعالیت مشترک اجتماعی و موفق به حفظ پیوندهای خود برای یک دوره ۴ تا ۵ ساله شده‌اند بسیار ارزشمند است و ارزیابی خوبی از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی و قدرت ایجاد نیروی مؤثر در جهت شکل‌دهی اراده ملی و تعیین سرنوشت خودشان و آینده ایران داشتند.

 

آنان تا حد زیادی از نقاط قوت و ضعف دولت آگاه بودند. حمایت‌شان از دولت و رییس‌جمهور مستقر به نظر می‌رسید از سرِ احساس و ناآگاهانه نبوده‌است. در عین‌حالی‌که نقاط دولت را متذکر می‌شدند، از نقاط ضعف نیز آگاه بودند و از نحوه ارتباط دولت با جامعه، فرایند انتقال پیام و اطلاع‌رسانی دولت انتقاد می‌کردند و ارزیابی آنان این بود، که نقاط قوت دولت بیش از آن بوده‌است که به جامعه انتقال داده شده‌است و به گمان‌شان این ضعف باز می‌گردد به اینکه وزیران دارای شخصیت رسانه‌ای نیستند و دولت نیز در کلیت خود فاقد راهبرد رسانه‌ای است. در عین حالی‌که، از نقاط ضعف عملکردی دولت یاد می‌کردند. یکی از دوستان نکته جالبی را متذکر شد، او می‌گفت دولت بیش از آنکه نیاز به کانال تبلیغی داشته باشد، نیاز به کانال جمع‌آوری اطلاعات و شنیدن دارد.

 

آنان تصویر روشنی از مشارکت ملی، به ویژه مشارکت اقوام و اقلیت‌های دینی داشتند. رویکرد انضمامی دولت و احترام به حقوق شهروندان را می‌پسندیدند. کم‌وبیش تصویری روشن از وضعیت سیاسی ایران داشتند و از اینکه رأی و صدایشان شنیده می‌شود، خشنود بودند. این بزرگترین منبع ایجاد امید و سرمایه اجتماعی برای ایجاد تحول و توسعه در ایران است. در عین حال از برخی عدم شفافیت‌ها نیز گله‌مند بودند و به خوبی می‌فهمیدند که ضعف در شفافیت ممکن است به اختلاف در جبهه اصلاح‌طلبی در آینده منجر بشود. بنابراین، خواسته روشن آنان از سیاستمداران و رهبران سیاسی افزایش میزان شفافیت در تصمیم‌های سیاسی مهم و ایجاد اجماع عمومی بود. همچنین کم‌وبیش از فرایند مبهم تهیه لیست نهایی اسامی نامزدهای شورای شهر تهران گله‌مند بودند. البته بدون اینکه نسبت به افراد معترض باشند.

 

خواسته‌ها، پیشنهادها و حساسیت‌های جالبی در جلسه ازسوی جوانان نشان داده می‌شد. رعایت اصل دسترسی_آزاد_شهروندن به اطلاعات از سوی تعدادی از شرکت‌کنندگان مورد تاکید بود. موضوع حکمرانی_باز ‌(Open Governance) از سوی یکی از دوستان پیشنهاد شد که قابل‌تامل و به‌کارگیری در برخی حوزه‌های اجرایی است.

 

پیشنهاد تنظیم سیستم ارتباطی شهروند-دولت به نحوی که شهروندان روایتگر فعالیت‌های دولت باشند نیز پیشنهاد عملیاتی و مهمی بود. این موضوع اگر خوب طراحی شود می‌تواند تبدیل به سیستمی برای دریافت بازخورد از فعالیت‌های دولت شود. حساسیت به حضور وزرا در شبکه‌های اجتماعی و یا ضرورت عبور از حرکت‌های پُرحجم، مترکم، متمرکز و کوتاه مدت به حرکت‌های بلندمدت و غیر متمرکز نکته‌های قابل تاملی بودند.

 

در پایان من برداشت و تحلیل خودم را از شرایط سیاسی ایران بیان کردم، به گمان من فوری‌ترین اقدام سیاسی که در جامعه باید صورت گیرد این است که هر دو جریان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی فرصت بازاندیشی و بازسازی ساختاری خود را بیابند. شاید این تدبیر مؤثرترین راه برای جلوگیری نهادی از بازتولید پوپولیسم در ایران باشد.

 

هم چنین از آنان خواستم تا در باره این سه سؤال اندیشه کنند.

 

چه آینده‌ای برای ایران تصور می‌کنند؟ آنان چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟ و نهایتا چه انتظاری از دولت دارند؟

 

به هر روی، قرار گذاشتیم، به منظور تبادل نظر و برقراری ارتباط مستمر با وزراتخانه، جلسه‌های همفکری نوبه‌ای داشتنه باشیم.

 

عباس آخوندی - ۳ خرداد ۹۶

 

http://news.mrud.ir/news/38909

اشتراک گذاری
تصاویر
  • جوانان و امید به آینده ایران
ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

دسته بندیها
دسته بندیها
تگ ها
تگ ها

درباره من

من عباس آخوندی شهروند ایرانم. به گواهی شناسنامه در 16خرداد1336 چشم به‌دنیا گشودم. خانواده‌ی من از دو سوی از روحانیان به‌نام بودند. پدرم شادروان شیخ علی آخوندی که نسب به آخوندی‌های یزد می‌برد، زاده‌ی مشهد و روحانی مجتهد و از ناشران به‌نام کتاب در حوزه‌ی دین بود. البته که خاندان آخوندی در حوزه‌ی نشر ریشه‌ای دیرینه دارند و چندین نسل بدین حرفه مشغول بوده‌اند و هنوز هم تعدادی از آنان هستند. مادرم کبری امینی زاده‌ی تبریز اولین فرزند مرحوم علامه امینی (ره) بود. گفتن از امینی جایی در این خود‌نگاشت ندارد. ادامه مطلب...