احزاب و شبکه نهادهای مدنی
عباس آخوندی: دیروز (۱۳۹۸/۵/۱۵) در نشست رونمایی از کتاب: تبارشناسی جریانهای سیاسی و آسیبشناسی احزاب در ایران، تالیف اسماعیل آزادی دعوت شده بودم. در این جلسه در باره از کارکرد افتادن نهادهای مدنی از جمله احزاب بر اثر ساختار متمرکز اقتصاد و سیاست در ایران صحبت کردم.
امتیاز:
تاکیدم بر این نکته بود که احزاب برای مانایی در عالم سیاست و اثبات سودمندی و کارآمدی خود باید پایگاه اجتماعی خود را مشخص کنند و بگویند با چه رویکردی میخواهند مسالههای ایران را صورتبندی کنند و چه راهحلی برای آنها دارند.
افزون براین، بر مفهوم منافع ملی و مصلحت ملی که نیازمند درک عمیق از موقعیت تاریخی و شناخت حوزهی تمدنی و فرهنگی ایران است، تاکید کردم. نکتهی من این بود که تاکید بر نمونههای آرمانی سیاسی؛ اعم از چپ و راست، بدون شناخت موقعیتی که در آن هستیم و فرایندی که باید طی شود، تنها منجر به تجربهی شکستهای پیدرپی و افزایش ناامیدی اجتماعی میگردد. از این روی پیشنهادم این بود که تاکید بر سیاست به تنهایی راهکار نیست. شناخت و توجه انتقادی به ابعاد معرفتی در حوزهی تمدنی ایران، نظم اجتماعی و شناخت موقعیت و ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران نیز باید در دستور کار احزاب باشد.
نکته دیگر مورد تاکیدم، پیوند احزاب و متنِ جامعه بود. این نیز چالش دیگری است که فعالیت حزبی در ایران با آن روبهرو است. لازمهی این امر ارتباط وثیق بین احزاب و نهادهای مدنی همرای در حوزههای فعالیتهای حرفهای، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. پرشِ زودهنگام مجلس اول مشروطه از نمایندگی طبقات اجتماعی به نمایندگی عموم بدون شکلگیری شبکهی نهادهای مدنی پیشگفته مایهی مصادره مجلس در دورهی پهلوی شد.
هم اکنون نیز معلوم نیست که مجلس چه گروهها و نهادهای اجتماعی را نمایندگی میکند. سه فراکسیونی که وجود دارند، به هیچ وجه، به مفهوم نمایندگی لایههای اجتماعی مختلف نیستند. لذا، آنان سهم مؤثری در خلق ثروت ملی، دفاع از منافع ملی و تشخیص مصلحت ملی ندارند. نمایندگان تا زمانی که بتوانند در توزیع ثروت ملی؛ آن هم از محل خزانهی بیتالمال و به هر ترتیب ممکن، برای حوزهی انتخابیهی خود نقشآفرینی کنند میتوانند برای خود رای دست و پا کنند. در عمل، منابع بودجهی عمومی محل تامین هزینهی انتخاباتی است.
مجلس نقش مؤثری در تولید ثروت ملی ندارد. البته، ساختار سیاست در ایران بیش از این هم به نهادهای مدنی اعم از درون حاکمیت و بیرون حاکمیت فرصت نمیدهد. به هر روی، موضوع شبکهی نهادهای مدنی مستقل از قدرت در ایران نیاز به بازاندیشی مجدد دارد. بیگمان بازگشت به نمایندگی طبقات اجتماعی غیر ممکن است، لیکن ایدهی شبکهی نهادهای مدنی در حوزههای فعالیت حرفهای، اجتماعی، فرهنگی و شکلگیری احزابی که با رویکردهای مختلف در حوزهی سیاسی آنها را نمایندگی کنند قابل تامل است.
برای آشنایی بیشتر با اين رویکرد به لينكهاي زیر مراجعه کنید:
https://www.abbasakhoundi.ir/Iran-Idea
https://www.abbasakhoundi.ir/economy-and-politics
https://www.abbasakhoundi.ir/society-and-culture
منبع: خبرآنلاين

برچسب ها: