از آن رو این گزارش را تهیه میکنم که ترمینال سلام تنها یک پروژهی مهندسی نبود بلکه نمونهی یک راه حل برای فعالیتهای توسعهای ایران بود و یافتههای آن قابل کاربست در سایر پروژههاست.
هر وقت که به فرودگاه امام میرفتم از بابت بهرهبردای بیش از ظرفیت آن؛ خدمتدهی به بیش از نه میلیون مسافر در فرودگاهی با ظرفیت 5-6 میلیون مسافر، شرمنده میشدم و همواره در تلاش بودم تا کاری کنم. عدهای پیشنهاد طرحهای فوری و اقدامهای موقتی شبیه طرحهای چادری را میدادند. ولی، تجربه به من آموخته بود که یکم: اقدامهای فوری بعدها تثبیت میشوند و مانند بسیاری از دفاتر کارگاههای حینِ ساخت که بعدها تخریب نمیشوند و کارکرد دائمی پیدا میکنند، به کل طرح لطمه میزنند و طرح را از یکپارچگی خارج میسازند و دوم آنکه سطح خدمت در آنها بیگمان پایینتر از وضع موجود میشد و دردی را درمان نمیکرد. پولی هم به طور یکبار مصرف هزینه میشد.
راهکار دوم اجرای طرح توسعهی جامع شهرِ فرودگاهی امام خمینی بود. کارهایی شده بود، لیکن به مرحله نهایی نرسیده بود و طرحی برای اجرا آماده نبود. بنابراین، آن هم برای این منظور به ما کمکی نمیکرد. البته، در همین مدت مشاوری بینالمللی برای طراحی این شهر انتخاب کردیم و اکنون شهر دارای طرح جامع مصوب[i] است و طراحی ترمینال ایرانشهر با ظرفیت بین 20 تا 25 میلیون مسافر در فاز یک و قابل توسعه به بیش از یکصد میلیون مسافر در دست تهیه است که گزارش آن را اگر عمری باقی بود بهطور مستقل ارائه خواهم نمود.

راه کار سوم اجرای همین ترمینال سلام بود. مکان یابی این ترمینال از یک حیث خوب بود و آن اینکه امکان دسترسی به آن از جاده ساوه فراهم بود. لیکن، از حیث اینکه تمام طرح توسعه شهر فرودگاهی امام خمینی (ره) در جنوب باند موجود قرار دارد، ارتباط آن با سایر اجرای شهر فرودگاهی دارای مشکل بود. با این وجود چون دارای طرح مصوب بود و پیشرفتی حدود 18% داشت و امکان تخریب آن نبود، عزم را بر تکمیل آن جزم کردیم[ii].
به کمک مشاور بینالمللی که برای طرح شهر فرودگاهی در استخدام ما بود، ظرفیت ترمینال را ارزیابی مجدد کردیم و دریافتیم با مختصر تغییری میتوان ظرفیت آن را از حدود 3تا3.5 میلیون مسافر به 5تا5.5 مسافر ارتقا داد. دستور تغییر نقشه به مشاور ایرانی طرح داده شد و بلا فاصله اقدام شد. لذا اینک، با این افتتاح تقریبا ظرفیت ترمینالی فرودگاه امام (ره) تقریبا دو برابر شدهاست. و فرصتی فراهم شده تا ترمینال پیشین که مدتهاست تعمیر اساسی نشده مورد بازسازی اساسی قرار گیرد.
در طراحی اولیه فرایند پذیرش بار مسافر، صدور کارت پرواز، بازرسی بدنی وکنترل گذرنامه در دو طبقه انجام میشد. اصرار کردم که جهت رعایت آسایش مسافران و سهولت انجام کار تمام فرایند پذیرش مسافر در همان طبقه همکف، ورودی سالن انجام شود تا مسافر در همان ابتدا، از دغدغهی انجام کار خود فارغ شود و بتواند از بقیه وقت خود در ترمینال بدون نگرانی لذت ببرد. برای بازنگری طرح در ابتدا مقاومتهای زیادی صورت میگرفت. دلیل آن هم روشن است. در فعالیتهای زنجیرهای، دستگاهها از زاویهی دید خود نگاه میکنند و سهولت انجام کار خود را اصل قرار میدهند و نه وضعیت مشتری که در اینجا مسافر است. از این رو هر یک برای خود حریمی را قائل میشوند. اگر آسایش مسافر محور طراحی قرار گیرد که گرفت، آنگاه کل فرایند میبایست بازنگری میشد که شد. اکنون مسافر به محض ورود تمام کارهای خود را انجام میدهد و با خیال راحت میتواند از باقی زمان خود بهره و لذت ببرد.
البته این ترمینال بسیار بیش از یک ترمینال بود. چون میبایست تاسیسات الحاقی فراوانی کنار آن ساخته شود. همچون، جاده دسترسی از طرف جاده ساوه و اتصال آن به شبکه معابر فعلی فرودگاه، ساخت پل، پارکینگ اتومبیل، پارکینگ و فضاهای ضروری بخش پرواز به نحوی که بتواند به هواپیماهای غولپیکر چون ایرباس 380 امکان پارک و خدمت دهد و به باند موجود ملحق گردد. این یکی از کارهای فنی سختی بود که انجام شد.

نکته مهم دیگر، کارکرد ترمینال بود. در اظهارت شفاهی گفته میشد که این ترمینال برای حج است. گفتم یعنی چند مسافر گفتند که در حدود 50000مسافر در سال. گفتم: آیا این معقول است که سرمایه ملت را برای این تعداد مسافر این گونه عاطل و باطل قرار داد. گفته شد که با احتساب عمره و عتبات این رقم افزوده میگردد. گفتم تا چه سطحی در پاسخ گفته شد که تا حدود یک میلیون مسافر در سال. گفتم باز کمتر از یکپنجم ظرفیت است. از همین رو، تصمیم گرفتیم که ترمینال را تبدیل به یک ترمینال بینالمللی برای تمام پروازها نماییم. همین تصمیم را در سفر به مشهد گرفتم و فرودگاه مشهد را از بنبست خارج ساختم.
پس از این مقدمات، بزرگترین مساله ما تامین مالی چنین طرحی بود. برای اجرای آن نیاز به حدود 500میلیارد تومان اعتبار داشتیم و با توجه به خشکیدگی منابع بودجه عمومی امکان تامین آن از محل بودجه وجود نداشت. با مشورتِ آقایان دکتر سلامی و دکتر کاشان و هیات مدیره تصمیم گرفتیم که از روش ساخت، اجاره و انتقال مالکیت (BLT) استفاده نماییم. علّت انتخاب این روش هم این بود که بر خلاف آزادراهها، به دلیل بستهبودن سیستم مدیریت فرودگاهی و ملاحظات امنیّتی فراوانِ آن در سطح جهان، امکان استقرار دو سیستم در یک فرودگاه وجود ندارد. لذا، میبایست ترتیبی اتخاذ میکردیم تا در تامین منابع مالی از بازار بهره میبردیم ولی، در مدیریت بهرهبرداری متمرکز عمل میکردیم. این روش امکان مورد نظر را در اختیار ما قرار میداد. لیکن، مشکلِ آن این بود که تا کنون در ایران بهکار گفته نشده بود و ابعاد حقوقی آن روشن نبود. بههرروی، شرکت شهر فرودگاهی موفق شد با مشورتهای مالی و حقوقی فراوان چارچوب قراردادی آن را تنظیم کند.
از آنجا که پیمانکار پروژه وابسته به بنیاد مستضعفان پیمانکار پروژه بود، بنیاد اولین جایی بود که این پیشنهاد به آن عرضهشد. یادم هست که آقای مهندس سعیدیکیا آمد به دفتر من و گفت آیا تو میخواهی که این پروژه را تمام کنی و به نتیجه برسانی؟ گفتم: بله. گفت آیا پشت آن هستی؟ گفتم: بله. گفت: پس من هم هستم. این آغاز شروع واقعی پروژه پس از توقف چندساله بود. مطالعات برروی توجیه فنی و اقتصادی طرح صورت گرفت. مصوبههای لازم از جمله مصوبه هیات وزیران جهت انعقاد قرارداد مشارکت برای احداث و راهاندازی ترمینال سلام در مهرماه 1395 اخذ شد[iii]. کار ابلاغ گشت و پروژه فعال شد و به تناوب و با فاصلههای کوتاه به اتفاق آقایان مهندس سعیدی کیا و مهندس خواجه دلویی معاون ایشان که زمانی هم در وزارت مسکن و شهرسازی معاون خودم بود از پروژه بازدید و در جا نسبت به حل و فصل مسالههای مربوط به آن اتخاذ تصمیم میکردیم. به دیل کثرتِ سرکشیها به تدریج با تمام عوامل کارگاه آشنا شدهبودم که همینجا از همهشان تشکر میکنم.

مشکل پروژههای بزرگ در ایران چند چیز است. ضعف طراحی مهندسی در مرحلههای آغازین به ویژه طراحی پایه، انتخابِ اشتباه عوامل طرح و اجرا، عدم پیشبینی نحوهی تامین مالی آنها، قراردادهای ناقص و اغلب غلط، و ضعف مفرط در سیستم راهبری و مدیریت طرح از سوی کارفرماست. از همین رو است که این پروژه نیز همانند سایر پروژهها سالها متوقف بود. و ما مجبور بودیم تمام این مراحل را تک به تک مورد بازبینی قرار دهیم و گرهها را دانه به دانه باز کنیم. بازنگری کلِ طرح، تجدید نظر در روش تامین مالی، تهیه مدل حقوقی و قراردادی، حصول اطمینان از کفایت شریک در تامین مالی و توان اجرای کار و مسائلی از این دست. و باز از همین رواست که آقای سعیدی کیا که فردی با تجربه است، آن سؤالهای آغازین را مطرح میکرد. چون میخواست مطمئن شود که طرح در طول اجرا راهبری خواهد شد و مسالههایش مورد تصمیمگیری قرار خواهد گرفت و رها نخواهد شد. ایشان همین سؤالها را به هنگام شروع مجدد پروژه آزاد راه شمال نیز از من کرد و من همین پاسخها را به او دادم[iv]. اینک این اولین پروژهی بزرگ مقیاسی است که به روش BLT در ایران اجرا شده و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. البته، نحوهی بهرهبرداری از پروژه و ترتیبات بازگشت سرمایه و سود شریک مطابق آنچه در مصوبه هیات وزیران آمده نیاز به دقت عملیاتی شدیدی دارد که امیدوارم مدیریت جدید وزارتخانه و شرکت احداث پایانه سلام به آن توجه لازم را داشته باشند تا این اولین و آخرین پروژه BLT در ایران نباشد.
نامگذاری پروژهها از نظر من بسیار مهم است. ما در شهر فرودگاهی دو ترمینال بزرگ داشتیم یکی این بود و دیگری ترمینال بسیار بزرگ دیگری که مطابق طرح جامع شهر میبایست طراحی میشد. نام این ترمینال را بر گرفته از مفهوم قرانی سلام انتخاب کردم. مسلمانان با سلام در دنیا شناخته میشوند. سلام بسیار بیش از صلح و سلامتی است. سلام به مفهوم عشق، مهر، در آغوشگرفتن و پناه دادن به هر بیپناهی است. لذا، اگر کسی به شما سلام گفت، او در پناه شما به عنوان یک مسلمان قرار گرفته و هیچ کس را یارای آن نیست که به فرد پناهگرفته در دامان شما تعدی و تعرضی کند. و نام ترمینال دیگر را به عنوان دروازهی ورودی به ایران عزیز در مفهوم تمدنی آن، ایرانشهر گذاشتم. این تنها آغاز کاربود. حال میبایست بر اساس این دو نام تمام طراحی داخلی و جزئیات همراستا میشد و صورت میگرفت.

اینجا بود که تصمیم گرفتم این ترمینال را تبدیل به ترمینال گالری نمایم. با این، فرض که در و دیوار آن به مسافران سلام بگویند و حسّ وحالِ سلام را تداعی نمایند و مسافر در ترمینال سلام، سلام را تجربه کند و خاطرهی خوشی با خود به همراه ببرد. میدانیم که ترمینال محل جابجایی، گذار، پایان یک سفر و آغاز سفر دیگر با شرایط جدید است. لذا، همواره با اضطراب و فشار روحی و روانی همراه است. از این رو، فرض من این بود که ساختمان نباید به اضطراب بیشتر دامن بزند. باید به نحوی طراحی و آرایش یابد که آرامشبخش باشد. با طرح ایدهی ترمینال گالری در پی آن بودم که فضا را آرام و همه را دعوت به آرامش و لذت بردن از حضور در فضا کنم. و نکتهی آخر آنکه در دنیا فرودگاههای بسیار بزرگ و مدرن ساخته شده و میشوند. با توجه به تنگناهای مالی و هزاران گرفتاری دیگر، در پی یک عنصر متمایزکنندهی ایران از دیگران بودم. ترمینال گالری یک پاسخ بود. میفهمیدم که احداث یک ترمینال 5تا6میلیونی در این روزگاران، در سطح جهانی کار سترگی نیست. هر چند بیش از ده سال بود که در ایران همین هم ساخته نشدهبود. از این رو، احداث یک ترمینال گالری مبتنی بر میراث تمدنی و فرهنگی ایران، یک کار متمایز و فاخر بود که میتوانست ایران را از سایر جاها تا حدی متمایز کند.
به بزرگان هنر و استادان مسلم هنر مراجعه کردم. جلسههای متعددی در دفتر کارم با حضور استادان هنرمند و مدیران باسابقهی حوزهی فرهنگ و هنر برگزار شد. در نشستهای اولیه بحث، پیرامون تِمِ اصلی و انتخاب نمادها و حاملهای انتقال پیام بود. موضوعهایی چون سلام، ایران، ارتباط، ادب، آرامش، پرواز، مرغ، فناوریهای روز مورد توجه بود. استادان هنرهای تجسمی چون نقاشان، خطاطان، مجسمهسازان، سنگتراشان با رویکردهای سنتی و مدرن پیشنهادهای مختلفی را ارائه میکردند. جلسههای گرم و شورانگیزی بودند و برای من انرژیبخش و پُرالهام. فهم من این بود که البته دوستان در پی سنجش میزان جدّیبودن وزارتخانه بودند. چون از یک سوی، آنان برای اولین بار بود که در یک وزارتخانه صددرصد فنی و مکانیکی حضور پیدا میکردند. و از سوی دیگر در جاهای دیگری هم که دعوت شدهبودند، پیشنهادها اغلب پشت نداشته و در میانهی راه، رها شده بودند. تداوم جلسهها و عقد اولین قراردادها با هنرمندان حسِّ خوبی را به جلسهها منتقل کرد و کمکم امکان انتخاب بین پیشنهادها و طرحهای اولیه دریافتی فراهم آمد. البته من در انتخاب طرحها دخالت چندانی نمیکردم و به قضاوت اهل هنر اعتماد میکردم.

در ادامه، به اتفاق تنی چند از دوستان به منزل و کارگاه برخی از استادان هنر رفتیم. از جمله به دیدار استاد سید محمد احصایی رفتم و از او درخواست کردم که اثری متناسب با این طرح خلق کند. وی با بزرگی پذیرفت و در نهایت طرحی با عنوان "او گفت: این گفت" را با عرض 2.3 . طول 3.8متر خلق کرد. که روایتی انتزاعی از همنشینی حروف و کلمات با یکدیگر است. پس از آن به منزل استاد علی اکبر صادقی رفتم. حاصل گفتوگوها خلق اثری بر اساس داستان مجلس مرغان عطار بود. ایشان کاری کارستان کرد. تابلویی به طول 40متر و ارتفاع 4متر با سطح 160مترمربع آفرید و شاید هم بزرگترین و یکی از پیچیدهترین اثرهای ایشان باشد. از آنجا به کارگاه استاد علی شیرازی رفتم و با ایشان گفتوگو داشتم. اثری که ایشان خلق کردند، کوچ و سلام نام دارد که 32متر طول دارد. وی با سامانبندی چند لایه حرف، توجه به سایهروشنها، ژرفنمایی رنگینِ طلایی و نقرهای و چیدمان جسورانه حرفها و کلمهها و با نورپردازی لطیف خاطرهای رویایی از کوچ و سفر را در ذهن مسافران ترسیم میکند.به کارگاه دوست عزیزم استاد اسرافیل شیرچی که در نوشتن مرغ بسمل استاد است هم رفتم. ایشان نیز تابلویی را به طول 20 با انواع مرغهای بسمل و آراسته به اشعاری از شعرای بهنام ایران معنوی خلق کردند تا مسافران در پناه نامخدای سبحان باشند.
جوانان را از قلم نیندازم. کار علیرضا آستانه شاهکار است. او عنوان هفت مقام را برای کار خود انتخاب کرده است. او هفت مقام و یا هفت وادی را از عطار به عاریت گرفته است.
گفت ما را هفت وادی در ره استچون گذشتی هفت وادی، درگه است
هست وادی طلب آغاز کاروادی عشق است از آن پس، بی کنار
پس سیم وادی است آن معرفتپس چهارم وادی استغنا صفت
هست پنجم وادی توحید پاکپس ششم وادی حیرت صعبناک
هفتمین، وادی فقر است و فنابعد از این روی روش نبود تو را
در کشش افتی، روش گم گرددتگر بود یک قطره قلزم گرددت
آستانه با خلق هفت مجموعهی آلومینیومی به شکل مخروط ترکیبی و با استفاده از هنر خطّاطیِ حجمی بر گردِ هفت ستون به ستونها جان بخشیده و سالن را از یک وضعیت صنعتی به یک فضای با معنی مبدل ساختهاست.

کامبیز صبری هنرمند جوان و صاحبسبک مفهوم آرامش را دستمایهی کار خود قرار دادهاست. کاری صددرصد مدرن. او با ساخت حجمی فایبری به شکل تشک به طول 10متر و نصب 300 مجسمه فیگوراتیو از قومها و ملّتهای گوناگون بر روی آن، مفهوم زندگی در صلح و آرامش را برای مسافران مجسم ساختهاست. خانم سپیده سحر در پی تلاشی ماندگار با استفاده از مجموعه عکسهای استادش مرحوم عباس کیارستمی از درختان و با چینشی متفاوت و فاخر حسِّ باغی مصفا و با روح را در ورود به ترمینال به مسافران القا میکند. نام اثر او پرواز و درختان نام دارد. در این اثر از صنعت چاپ، نئون آرت و دیجیتال آرت استفاده شدهاست و کاری کارستان است.
در مجموعه ترمینال گالری سلام از کارهای از بهجامانده از شادروان نیکول تادئوسی فریدنی؛ مناظر طبیعی ایران،شادروان عباس کیارستمی؛ مجموعه سفید برفی، و همچنین کارهای علی قلم سیاه؛ طبیعت ایران و نصرالله کسرائیان؛ کوچ هم استفاده شدهاست.علی اتحاد نویسنده و هنرمند هنرهای تجسمی و پژوهشگر حکمت و فرهنگ ایران با استفاده احجامی به شکل هدهد از گفتگوی هدهد و حضرت سلیمان الهام گرفته و میخواهد مسافر را با خود کوه قاف ببرد. احسان ضیایی دو اثر سلام در زبانها و ادیان و خاطرهی پرواز را با استفاده از تکنیک نئون آرت خلق کردهاست. در اولی به تمام مسافران ورودی در راهروی ورودی به ترمینال سلام میگوید و با دومی با بالهای نئونی فرصتی را فراهم میکند تا مسافران با پشتِ سر قرارد دادن تابلوی او عکسی خاطرهآمیز در حال آمادگی برای پرواز بگیرند.
در تعامل با مرکزهای دانشگاهی از جمله استادان دانشگاه خوارزمی و صنعتی شریف و بخش خصوصی پرواز هدهد بطور نمادین با استفاده از 300 گوی نقرهای معلق در سقف اصلی سالن اجرا شدهاست. این کار، اثری صددرصد مدرن است. هر چند داستان آن ریشه در ادبیات و داستانهای قرانی دارد. ساعد مشکی مسئولیت طراحی گرافیکی علائم و نشانههای داخل ترمینال را بر عهده گرفت و هویت بصری ترمینال را شکل داد. رنگ انتخابی او آبی فیروزهای است. شاید برای اولین بار باشد که در یک ترمینال برای تمام نشانههای بکار رفته، طراحی گرافیکی ویژه میشود و به هویت بصری توجه میگردد. و نهایتا صداقت جباری خوشنویس و گرافیست معاصر لگو و نشانِ ترمینال سلام را طراحی کرد که در همه جا نقش بستهاست. مدیریت کارهای هنری بر عهده آقای مهندس سلطانی در شرکت هنربان بود و زیر نظر آقایان مهندس محمد بهشتی، مهندس مرتضی کاظمی و دکتر کزاری انجام میگرفت[v].

در پایان نوبت به گفتن سپاس و تشکر از همکاران است. ابتدا از جنابان آقایان مهندس سعیدی کیا، مهندس خواجه دلویی، مهندس مجید شهسواری در کنار تمام کارکنان وعوامل شرکتهای طراح، پیمانکار، تامین کننده و سازنده تجهیزات و... سپاس میگویم. در ادامه از همکاران مستقیم خودم در شرکت شهر فرودگاهی آقایان مهندس نویدی، مهندس شیرمحمدی که در آغاز مسئولیت اجرای پروژه را بر عهده داشتند و سپس از آقایان مهندس آدمنژاد، کوروش فتاحی، مهندس رستمی، مهندس همدانچی، مهندس پدرام رحیمی، مهندس امید امینزاده گوهری و سایر همکاران در تمام قسمتهای شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی سپاس بگویم. و در نهایت باید از عوامل ستادی آقایان مهندس عابدزاده، مهآبادی، مهندس باقریان و همکارانی که در سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت فرودگاهها نقشهها را بررسی و اظهار نظر کردند و همچنین آقایان دکتر غلامرضا سلامی و دکتر اصغر فخریه کاشان، مهندس مهرداد تقیزاده و مهندس امیر امینی سپاس داشته باشم.
به امید آبادانی ایران، اجرای کامل شرح شهرفرودگاهی امام خمینی(ره) از جمله ترمینال ایرانشهر و سرافرازی ملت ایران.
.................................................
[i]پیوست 1- متن ابلاغیه و تصویر طرح جامع مصوب شهر فرودگاهی امام خمینی (ره).
[ii]البته، این موضوع همواره قابل نقد است که اگر طرحی غلط به دنیا بیاید باید آنرا تکمیل کرد و یا تخریب؟ توجه داریم که پیامدهای اجتماعی تخریب چنین طرحهایی فراوان است و به آسانی نمیتوان در جامعه آنها را توجیه کرد. چون در نهایت معنی آن به هدر رفتن مبلغ گزافی از بیتالمال است و پذیرش آن برای عموم مردم سخت است. اگر چنین چیزی عملی بود تخریب دهها هزار مسکن مهری که در بیابانها ساخته شده و فاقد مشتری بود اولویت داشت.
[iii]پیوست 2 مصوبه هیات وزیران مبنی بر مجوز انعقاد قرارداد مشارکت برای احداث و راهاندازی ترمینال سلام
[iv]به موقع در باره این پروژه نیز گزارش خواهم کرد.
[v]جدول معرفی کارهای هنری بکار رفته در ترمینال را در پیوست 3 ببینید.