برای برادرم مهندس اکبر ترکان
عباس آخوندی: روز غمانگیزی است. بعد از نماز صبح متوجه شدم که برادرم مهندس اکبر ترکان همه را وداع گفته و به سوی حضرت باری شتافتهاست. امید که خدای تعالی با روی گشاده او را بپذیرد. از درگاه حضرت حق برای او رحمت و غفران و برای خانوادهی محترمش شکیبایی و سزای نیک طلب میکنم.
امتیاز:
بیش از 40 سال است که اکبر را میشناسم و با او دوست هستم. در دوران جهاد سازندگی با او همکار بودم. او عضو شورای جهاد لرستان بود. بلند همت و بلند پرواز بود. از همان زمانها افزون بر فعالیتهای مستقیم مربوط به حوزهی مسئولیتش، علاقمند به مشارکت در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز بود. خوب خاطرم هست که در اوج درگیریها با رییس جمهور وقت؛ آقای بنیصدر، یک روز از خرمآباد آمد وگفت که عباس باید اقدامی بکنیم. گفتم: در بارهی چی؟ گفت: این وضعیت بنیصدر. دوسه صفحه مطلب با خط خودش نوشتهبود و پیشنهاد داشت که به نام شورای مرکزی جهاد سازندگی آن را انتشار دهیم. گفتم: که ما عضو یک نهاد رسمی هستیم و با این تابلو نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم. بیش از یک ساعت طول کشید تا او را منصرف کنم.
اکبر همواره پرجوش و خروش بود و هرآنچه میاندیشید بلا فاصله بر زبان میآورد. او دلیر و شجاع بود و به خانوادهای با اصالت تعلق داشت. برادرش ناصر نیز همکار ما در جهاد سازندگی کردستان بود و در همانجا به شهادت رسید. روح هر دو شاد باد. در عین حال، اکبر بسیار باهوش و زیرک بود. و پس از جهاد مسئولیتهای متعددی در وزارت کشور، وزارت دفاع، وزارت راهوترابری و مشاورت رییس جمهور بر عهده گرفت و منشاء خدمات گوناگون بود. او در فعالیتهای حرفهای نیز فعال و مدتی رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور بود. با همهی این توصیفها او دوست و رفیق خوبی هم بود.
خطِ اثر او در آبادانی و دفاع از این سرزمین همواره هست. یاد مهندس اکبر ترکان عزیز گرامی باد.